برندهای لوکس

این روزها از بد یا شاید هم خوب حادثه با برندهای لوکس برای طراحی استراتژی شروع به همکاری کرده ایم. خوبی برندهای لاکچری این است که داستان شبیه فیلمهای پلیسی است و همه چیز باید سکرت بماند و این خیلی هیجان انگیز است اما ساخت برند لاکچری مشکل تر از برندهای دیگر حتی برندهای پریمیوم است.

حالا که شروع به نوشتن کرده ام بد نیست چند نکته هم بگویم:

 تفاوت است میان برندهای لوکس و برندهای پریمیوم.

نکته اول.برندهای پریمیوم و لوکس هر دو گران هستند، اما یکی برای نادر بودن آفریده شده و دیگری برای کیفیت خاص و متمایزش.

نکته دوم. برندهای لوکس فقط گران نیستند، بلکه علاوه بر گران بودن باید شامل یک ذوق، یک فلسفه و یک حال و هوای خاص خودشان باشند.

Luxury sets the price; price does not set luxury.

 

نکته سوم. برند لوکس باید ناخودآگاه مشتریانش را هدف قرار دهد. باید همیشه مشتریانش را در انتظار یک کار جدید و خاص، که هم بوی مهارت می دهد و هم بوی هنر  نگاه داشت. باید مرموز، با کیفیت، کمیاب و اصیل بود. این نکات را فقط طراحان اینچنینی می توانند خلق کنند. پس اگر چنین آدم هائی را در تولید، تبلیغات و برندینگ ندارید دنبال خلق یک برند لوکس نروید.

نکته چهارم. برند لوکس باید در عین تواضع از بالا صحبت کند. هر چقدر هم که چنل در تبریک جوائز گولدن گلوب بگوید از این که “اوا لانگوریا  Eva Longoria” برند ما را برای فرش قرمز انتخاب کرده خرسندیم باز  همه می دانند که اگر لباس اوا  چنل نبود این اعتماد به نفس را روی فرش قرمز نداشت!

 

برندهای لوکس

نکته پنجم. ارتباط عاطفی. برندهای لوکس باید لاومارک هم باشند. باید بتوانند مانند یک لاومارک هم احترام داشته باشند و هم عشق. مشتری هم بالطبع باید مورد احترام واقع شده و حس کند که دوستش دارند. رابطه ای که در آن دیگر مشتری های برند هم مهم هستند. مهم است که چه کسان دیگری از این برند استفاده می کنند. ارتباط عاطفی میان برند و مصرف کننده و هم چنین میان مصرف کننده و مصرف کننده باید شکل گیرد.

نکته ششم. مغازه ها، نقاط فروش و نقاط تماس برندهای لوکس باید مانند یک معبد خاص باشد. برای ورود آداب و رسومی نیاز دارد. سر زده داخل مشو  ، میکده حمام نیست.

نکته هفتم. دگردیسی برندهای لوکس چگونه در حال صورت گرفتن است؟

برندهای لوکس، نوعی فرهنگ را با خود می آورند. بهتر بگوییم به آیکون های فرهنگی بدل می شوند. نمونه های زیادی در میان برندهای غربی و متاسفانه تعداد اندکی در برندهای شرقی دیده می شود که به یک شمایل فرهنگی بدل شده اند. از جمله شمایل های فرهنگی است که با خود  فرهنگ خاصی را در بازار هدف اصلی اش آورده است بربری است که بر میراث فرهنگی بریتانیا تاکید دارد.

برندهای لوکس در بعد دگردیسی بر دو مفهوم اساسی تاکید دارند: یکی پایداری و دیگری توانائی مشارکت دادن مشتریان. این مفهوم که برند لاکچری باید به لحاظ رفتاری و فرهنگی به روز نیز باشد باعث شده تا برندهای لاکچری استتراتژی های بازاریابی دیجیتال را در دستور کار خود قرار دهند.

سالیان سال است که لوئی ویتون در صدر برندهای لاکچری جا خوش کرده است. با توجه به تولد این برند در قرن هجدهم ، دانستن این که سه متخصص شبکه های اجتماعی و یک مدیر شبکه های اجتماعی با درآمدهایی بالای ۹۰ هزار دلار در سال در آنجا مشغول به کار هستند جالب است. بیشتر توان این برند برای برقراری ارتباط در توئیتر و فیسبوک  خرج می شود و البته کانال های ویژه ای هم برای مشتریان خاص وجود دارد که حس مرموز و خاص بودن را القا کند. همچنین نظر مشتریان خاص و آدم های مشهور در شکل گیری طرح های آینده نقش دارد. به صفحه توئیتر لوئی ویتون بروید ببینید چه سلبریتی هائی دارند آنجا گشت می زنند.

مفهوم برند لاکچری از گران بودن به خرید ویژه و درست، در زمان درست و به شکل صحیح منتقل شده است. اگر علاقمند به برندسازی هستید روی لینک کلیک کنید.

برندهای لوکس باید لاومارک هم باشند. باید بتوانند مانند یک لاومارک هم احترام داشته باشند و هم عشق. مشتری هم بالطبع باید مورد احترام واقع شده و حس کند که دوستش دارند. رابطه ای که در آن دیگر مشتری های برند هم مهم هستند.
برندهای پریمیوم و لوکس هر دو گران هستند، اما یکی برای نادر بودن آفریده شده و دیگری برای کیفیت خاص و متمایزش. برندهای لوکس فقط گران نیستند، بلکه علاوه بر گران بودن باید شامل یک ذوق، یک فلسفه و یک حال و هوای خاص خودشان باشند.
برندهای لوکس، نوعی فرهنگ را با خود می آورند. بهتر بگوییم به آیکونهای فرهنگی بدل می شوند. نمونه های زیادی در میان برندهای غربی و متاسفانه تعداد اندکی در برندهای شرقی دیده می شود که به یک شمایل فرهنگی بدل شده اند.
ممکن است به مطالب زیر علاقمند باشید:
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.